loading...
ائمه
مهدی نادی بازدید : 4 شنبه 28 دی 1392 نظرات (0)

مقدمه

کلمه " عٍِلم" در لغت به معانی زیادی آمده است، در لغتنامه "العین" به معنی "ضد جهل"(1) و در دهخدا به "دانستن، یقین کردن، دریافتن، استوار کردن، دانش و آگاهی و معرفت و ...." بکار رفته است.(2)
آنچه در این مقاله مد نظر می باشد، علم به معنای "دانش و آگاهی" یا "ضد جهل" می باشد. "سیره" از ماده "سَیَرَ" به معنای "رفتن" می باشد: "السَیرُ: الذهاب؛ سار یسیر سیراً ومسیراً وسیّاراً ومسیرةً وسَیرورةً.... والسّیرة : الضرب من السیر و السّیرة : السّنة...".(3)
پس کلمه سیره نوعی از راه رفتن را می رساند که از آن به سنت و روش تعبیر که در زبان فارسی "سیرت" نوشته می شود و به معنای "طریقه، روش، سنت، مذهب، خو، عادت، خلق، ترتیب و انتظام" آمده است.(4)
در تعریف اصطلاحی سیره، آنچه شهید مطهری (ره) گفته اند: "سیره یعنی نوع رفتار و شناختن سبک رفتار".(5) مورد نظر نیست، بلکه تعریف فقهاء معیار می باشد که: "قول المعصوم أو فعله أو تقریره".(6)
در این مقاله بیشتر به سخنان ائمه معصوم (ع) و برای نمونه به یک مورد از فعل امام حسین (ع) درباره فضیلت و بزرگی علم پرداخته خواهد شد.
بنا به نصوص معتبر و فراوان ما شیعیان اعتقاد به دوازده امام معصوم (ع) یکی پس از دیگری داریم که اول آنها امام علی (ع) سپس امام حسن (ع) امام حسین (ع) امام سجاد (ع) امام باقر (ع) امام جعفر صادق (ع) امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام حسن عسگری و امام زمان (علیهم السلام) می باشد.(7) که همگی آنها "خزائن علم، روح و نور و طینت واحد و..."(8) دارند و نیز از سیره واحدی برخوردار می باشند.
در این تحقیق به این پرسش پرداخته می شود که : "دیدگاه ائمه معصومین (ع) درباره فضیلت علم چگونه است؟" فرضیه ای که می توان طرح نمود این است که : "نظر ائمه (ع) در مورد فضیلت علم در راستای دیدگاه قرآن و پیامبر (ص) قرار گرفته است".
در این راستا سه سؤال فرعی مطرح می گردد: 1- دیدگاه قرآن درباره فضیلت علم چیست؟ 2- دیدگاه نبی مکرم اسلام (ص) درباره فضیلت علم چیست؟ 3- دیدگاه ائمه (ع) درباره فضیلت علم چیست؟
بنابراین، مقاله با مقدمه ای شروع و با سه فصل با عناوین "فضیلت علم در قرآن"؛ "فضیلت علم در سیره نبوی" و "فضیلت علم در کلام ائمه (ع)" و نتیجه گیری به پایان می رسد.

فصل اول: فضیلت علم در قرآن

آیات قرآنی درباره عظمت علم بسیار است . برای نمونه فقط به ذکر چند آیه اکتفا می گردد:
1- "هَل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون انما یتذکر اولوا الالباب" (زمر / 9)
"بگو آیا آنها که می دانند و آنها که نمی دانند یکسانند؟ هرگز! ولی تنها کسانی متذکر می شوند که دارای خرد باشند".
این جمله قرآنی، استفهام انکاری است که جزء شعائر اساسی اسلام می باشد. بیانگر بزرگی و عظمت امقام علم و علما بر جاهلان و نادانان است.(9) هر چند که "علم" در این آیه بصورت مطلق آمده ولی بر حسب قراین منظور علم بخدا می باشد، زیرا این علم انسان را به کمال می رساند.(10)
2- "یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبیر" (مجادله / 11)
"خدای تعالی مؤمنین را به یک درجه و علم داده شدگان را به چند درجه برتری داده و خدا بدان چه می کنید باخبر است".
مؤمنان در این آیه به دو گروه تقسیم می شوند: عده ای مؤمن و برخی مؤمن عالم، و گروه دوم بر دسته اوّل بخاطر علم برتری پیدا می کنند. همچنان این آیه احترام و بزرگداشت علما را به سبب دارای بودن به علم بیان می کند.(11)
3- "... وقل رب زدنی علماً". (طه / 114).
"و بگو : پروردگارا! بر دانشم بیفزای".
خداوند متعال به پیامبرش دستور می دهد که از من بخواه تا علم تو را زیاد کنم، کلمه "علم" در اینجا قابل توجه است که ارزش و اهمیت علم را می رساند که پیامبر (ص) آن را از عالم حقیقی اش بصورت دایمی و اضافی طلب کند.(12)

فصل دوم: فضیلت علم در سیره نبوی

سخنان گهربار پیامبر اسلام (ص) درباره علم و اهمیت به آن بسیار نقل شده است. از جمله آنها برای نمونه به سه مورد اشاره می شود:
1- "طلب العلم فریضةٌ علی کل مسلم ألا انّ الله یحبُّ بغاة العِلم": طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است، آگاه باشید براستی خدا دانشجویان را دوست می دارد.(13)
نکته قابل ذکر در این روایت، واجب بودن علم می باشد که اهمیت و فضیلت علم را چه برای زن و مرد، تذکر می دهد.
2- ".... وانّ فَضلَ العالم علی العابد کفضل القمرِ علی سائر الکواکب، انَّ العلماءَ وَرَثَةُ الانبیاء...". فضل عالم بر عابد مثل برتری ماه بر ستارگان است و علماء وارثان انبیاء هستند.(14)
این روایت و تعداد زیادی دیگر که از کتاب اهل سنت نقل شده بیانگر آن است که چه شیعیان و چه اهل سنت در مورد سیره پیامبر (ص) نظر واحدی دارند و همگی برتری دانستن علم توسط آن حضرت را تأیید می کنند.
نکات مهم در این خبر ارزش و بزرگی علم به عبادت را می رساند که علماء وارثان پیغمبران گذشته محسوب شده اند.
3- "قلیل العلم خیرٌ من کثیر العبادة"
عبادت با علم کم بهتر از عبادت زیادی بدون علم است.(15)
معرفت و شناخت خداوند متعال، اگر توأم با عبادت کم باشد، از ارزش زیادی برخوردار است. و این سخن برتری علم بر عبادت را نمایان می سازد.
پیامبر اسلام (ص) در اوضاع و احوالی زندگی می کردند که عرب جاهلیت طی سالیان طولانی، دچار خرافات و جهالت بودند. تأکید و ارزش دادن به علم لزوم سوق دادن جامعه بسوی دوری از جهالت و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی است . ایشان چه در آن زمان که در مکه و چه در مدینه بودند همواره و در هر زمانی از فرصت استفاده و زمینه تحصیل علم را برای مسلمانان فراهم می نمودند . حتی در جنگ بدر، فدیه هفتاد اسیر مشرک بر طبق اموال آنها شده و بقیه اسیران باسواد، اگر 10 غلام مدینه را خواندن و نوشتن یاد می دادند، در مقابل آن آزاد می گشتند.(16) که این کار، سیره آن حضرت را در اهمیت دادن به علم را بازگو می کند.

 

فصل سوم: فضیلت علم در کلام ائمه (ع)

در این فصل سعی می شود که از هر امام معصوم (ع) حداقل یک روایت در زمینه فضیلت علم نقل گردد:
• امام علی (ع) به عنوان اولین امام شیعیان کلمات کوتاه اما پرمحتوا را در این باره فرمودند:
"العلم اصل کلّ خیر": علم ریشه همه خیرهاست. "العلم افضل الانیسین": علم برترین مونس هاست. "العلم ینجد الفکر": علم کمک کننده فکر است. "العلم افضل شرف": علم بالاترین شرف هاست.(17)
در این سخنان گهربار که از حضرت نقل شد، بخوبی فضیلت و برتری علم مشخص می شود. آن حضرت در جامعه ای زندگی می کردند که بر اثر جهالت و نادانی افراد از منصب امامت و جانشینی پیامبر (ص) کنار گذارده شدند و سالهای متمددی را در انزوا بسر بردند، سرانجام وقتی به خلافت رسیدند، باز دوری از علم و نادانی عده ای باعث به وجود آمدن سه جنگ داخلی ناکثین، مارقین و قاسطین شد. و در نهایت به دست شمشیر یکی از خوارج که از عابدان بدون علم و معرفت بود در سال 40 هجری قمری در مسجد کوفه مجروح و شهید شدند.
• امام حسن (ع) از همان کودکی، یادگیری و علم را مورد توجه قرار داده و ضمن سفارش به کودکان برای تعلیم، با نوشتن که راه حل مهمی است جهت یادیگری مطالب، امر فرمودند:
"انکم صغار قوم ویوشکون وان تکونوا کبار قوم آخرین، فتعلّموا العلم فمن لم یستطع منکم یرویه أو ان یحفظه فلیکتبه ولیجعله فی بیته": شما (امروز) خردسال هستید و انتظار می رود از شما روزی بزرگان و پیشوایان قوم باشید، پس علم فرا گیرید و کسی از شما اگر قدرت روایت یا حفظ ندارد، آنچه می خواهد بنویسید و در خانه بگذارد.(18)
• امام حسین (ع) : حضرت سید الشهداء در چهارم هجری و سوم شعبان و در مدینه متولد شدند. 5 سال امامت و رهبری جامعه اسلامی را در زمان معاویه و یزید بر عهده داشت و بعد از 60 سال عمر پربرکت در دهم محرم سال 61 هجری قمری در کربلا با افتخار به شهادت رسیدند.(19)
آن بزرگوار در خاندان علم متولد و در دامن آنها تربیت گشتند. به علم و برتری آ« توجه داشته و کلمات زیبایی را در این مورد فرمودند:
"دراسة العلم لقاح المعرفة": روی آوری و حفظ علم پیوند معرفت است.(20)
ایشان پرورش و باروری معرفت و شناخت را در یادگیری و حفظ علم مطرح نمودند که مطلب بسیار مهم ، هم برای آن روزگار و هم برای دوران ما می باشد.
در جای دیگر امام (ع) مجاری کارها و احکام دینی را بدست دانشمندان و فقهاء قلمداد می کنند که امین بر حلال و حرام الهی هستند: "مجاری الامور والاحکام علی ایدی العلماء بالله، الامناء علی حلاله وحرامه": مجاری امور احکام بدست دانشمندان و علماء بخداست که امین بر حلال و حرام او هستند.(21)
این عبارت ارزش و فضیلت علماء و علم را می رساند که احکام الهی بدست آنها سپرده شده است.

• امام سجاد (ع): برای اثبات موضوع این تحقیق می توان به همین یک حدیث اکتفاء نمود که نشانگر شأن و اهمیت علم می باشد:
"لو یعلم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه ولو بسفک المهج وخوض اللّحج": اگر مردم فایده و بهره طلب علم را می دانستند آن را طلب می کردند، اگر چه به ریختن خون دلها و فرو رفتن در موجها و ورطه ها باشد.(22)
این روایت، ارزش علم را حتی از جنگ و خونریزی و گرفتار شدن در مصیبتها و بلاها، بالاتر می شمرد.

• امام محمد باقر (ع): لقب حضرت به "باقر العلوم" یعنی شکافنده علم، بیانگر منزلت و مقام علم نزد وی می باشد. در دوران امامت پنجم و ششم، فرصتی پیش آمد تا چهره علمی امامان (ع) قدری نمایان شود. زوال حکومت اموی و شکل گیری عباسیان، خلأی ایجاد کرد تا فرصتی برای امام باقر و صادق (علیهما السلام) باشد که دست به نهضت فرهنگی و علمی بزنند.
امام پنجم فرمودند: ان قلباً لیس فیه شیءٌ من العلم کالبیت الخراب الذی لا عامر له": دلی که در آن چیزی از دانش نباشد، مانند خانه ویرانه ای است که آبادکننده ای ندارد.(23)
در جای دیگر فرمودند: "ما من عبدٍ یغدو فی طلب العلم ویروح الا خاض الرحمة خوضاً": هیچ بنده ای نیست که صبح و شام تحصیل علم کند، جز آنکه در دریای رحمت فرو می رود.(24)
• امام صادق (ع) : احادیث و روایات فراوانی از این امام بزرگوار وارد شده است. بطوری که مذهب دوازده امامی شیعه را "مذهب جعفری" می نامند. زیرا آن حضرت با بیان مسایل فقه و تشکیل جلسات و تربیت شاگردان زیادی دست به نهضت فرهنگی زده و دین اسلام را دوباره احیاء نمودند. آن حضرت به علم ارزش و فضیلت داده و برتری عالم را بر عابد در روز قیامت یادآور می شوند:
"اذا کان یوم القیامة بعث الله عزوجل العالم والعابد، فاذا وقفاً بین یدی الله عزوجل، قیل للعابد: انطلق الی الجنه. وقیل للعالم: قف، تشفع للناس بحسن تادبیک لهم": چون روز قیامت شود خدای متعال، عالم و عابد را برانگیزد. چون آن دو در پیشگاه خداوند متعال بایستند، به عابد گفته شود: به بهشت برو. به عالم گفته شود: بایست و به سبب آن که مردم را نیکوتر تربیت کردی، شفاعتشان کن.(25)
• امام موسی کاظم (ع) : بخاطر اوضاع سیاسی و در تنگنا بودن شیعیان، آن حضرت اکثر اوقات در زندان حاکم جور بنی عباس بوده و زمینه فعالیت علمی و فرهنگی مقدور نگردید. ولی با این اوضاع و احوال، امام (ع) در موقعیت های پیش آمده بیاناتی دارند و درباره علم و فضیلت آن فرمودند:
"قلیل العمل من العالم مقبولٌ مضاعفٌ وکثیر العمل من اهل الهوی والجهل مردودٌ": عمل اندک از شخص دانشمند با پاداش مضاعف پذیرفته می شود، و عمل بسیار از هواپرستان و نادانان پذیرفته نگشته و مردود می شود.(26)
حدیث فوق بخوبی ارزش عالم با عمل را می رساند که با عمل بسیار نادان فرق دارد و چندین برابر مورد مقبول واقع می شود.
• امام رضا (ع): دوران ولیعهدی امام (ع) و مناظرات ایشان با علمای دیگر ادیان و فرقه ها، جلوه ای دیگر از علم آن حضرت را می رساند؛ به طوری که به "عالم آل محمد (ص)" شهرت یافتند.

آن حضرت در عبارتی، عظمت و برتری علم را بر ثروت گذشتگان ذکر می نمایند:
"والعلم اجمع لاهله من الاباء": دانش برای اهل خود بیش از آن گردآوری می کند که پدران برای فرزندان وا می گذارند.(27)
• امام جواد (ع) آن حضرت که سن کودکی به امامت رسیدند، از علم و عصمت الهی برخوردار بوده و در مورد علم بیان پرمحتوایی را اعلان نمودند:
"علیکم بطلب العلم، فان طلبه فریضة والبحث عنه نافلة وهو صلة بین الاخوان ودلیل علی المروة وتحفة فی المجالس وصاحب فی السفر وأنیس فی الغربة".(28) بر شما باد به طلب علم، پس همانا یادگیری آن واجب و گفتگوی از آن مستحب است و آن پیوند دهنده بین برادران و راهنمای مرد و تحفه در مجالس و همراه در سفر و یاور در غربت و تنهایی می باشد.
• امام هادی (ع): دهمین اختر تابناک ولایت عصمت حضرت علی النقی، با لقب "هادی" می باشند. آن حضرت و امام یازدهم (ع) زمینه را برای غیبت حضرت مهدی (ع) را فراهم می کردند. چه وجود یازده امام به صورت آشکار در نزد مردم سبب عادت شده بود و بایستی امامان نزدیک به دوره غیبت، مردم را از لحاظ روحی و اعتقادی آماده برای پذیرش امام غایب بکنند. در این راستا، امام هادی (ع) اهمیت و ارزش علماء را در دوران غیبت مهدی (ع) مهم تلقی می کنند:
"لولا من یبقی بعد غیبته قائمنا (ع) من العلماء الدّاعین الیه والدالین علیه والذابین عن دینه بحجج الله والمنقذین لضعفاء عبادالله من شباک ابلیس ومردته ومن فخاخ النواصب، لما بقی احدٌ الا ارتدّ عن دین الله": اگر بعد از غیبت قائم ما (ع) نبود وجود علمایی که بسوی او می خوانند و به وجود او رهنمون می شوند و با حجتهای الهی از دین او دفاع می کنند و بندگان ناتوان خدا را از دامهای ابلیس و پیروان او می رهانند ، بی گمان همه مردم از دین خدا برمی گشتند.(29)
• امام حسن عسگری (ع): حضرت در روایتی طولانی جایگاه و مقام علماء شیعه را در روز قیامت به تصویر می کشند:
"یأتی علماء شیعتنا القوامون بضعفاء محبینا وأهل ولایتنا یوم القیامة، والانوار تسطع من تیجانهم، وعلی رأس کل واحد منهم تاج بهاءٍ قد انبثّت تلک الانوار فی عرصات القیامة، ودورها مسیرة ثلاث مائة الفٍ سنةٍ، فشعاع یتجانهم ینبثّ فلا یبقی هناک یتیمٍ قد کفّلوه من ظلمة الجهل وعلّموه، ومن حیرة التیه اخرجوه الاّ تعلّق بشعبة من انوارهم فرفقتهم الی العلو حتی یحاذی بهم فوق الجنان ثم ینزلونهم علی منازلهم المعدة لهم فی جوار أستاذیهم ومعلمیهم، وبحضرة ائمّتهم الذین کانوا الیهم یدعون، ولا یبقی ناصبٌ من النواصب یصیبه من شعاع تلک التیجان الاّ عمیت عیناه، وصمّت أدناه، واخرس لسانه، وتحوّل علیه اشدّ من لهب النیران، فتحملهم حتّی تدفعهم الی الزبانیّة، فتدعوهم الی سواء الجحیم.
در روز قیامت علماء و دانشمندان شیعیان ما که نگهبان و مربی دوستداران و موالیان ضعیف ما بودند وارد عرصه محشر شوند در حالی که بر سر هر یک تاجی باشد که نور از آن تاج ساطع باشد آنچنان که نورهای تاجها تا مسافت سیصد هزار سال راه را فرا گیرد پس یتیمی (شیعه ای) باقی نماند که آن علماء ایشان را سرپرستی کرده و از تاریکی جهل و نادان رهانیده و آموزش داده باشند جز آنکه به شعاع نورهای آنان آویخته باشند و انوار تاجهایشان آنچنان برافرازد و بلند کند که بالاتر از بهشت برساند. سپس هر یک را در مزلهایی که در کنار استادان و آموزگاران برای آنان آماده شده و در حضور امامان و پیشوایان خود باشند جای دهند. و هیچ ناصبی باقی نماند جز آنکه از پرتو نور آن تاجها چشم هایشان کور و گوشهایشان کر و زبانهایشان لال گردد و سخت تر از شعله های آتش آنها را فرا گیرد و آنها را بسوی دوزخ براند.(30)
• امام مهدی (ع): حضرت در دوران غیبت صغری، به نائب خویش، محمد بن عثمان در ضمن توقیع در مورد حوادث و مسایلی که رخ می دهد، آن را بر عهده راویان و عالمان دین سپردند. و آنها را حجت برای مردم و خویش را حجت بر آنها دانسته اند.
"... و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا ، فانهم حجتی علیکم وأنا حجة الله (علیکم)": و اما در حوادث و رخ دادهایی که پیش می آید به راویان احادیث ما مراجعه کنید، آنها حجت بر شما و من حجت خدا بر آنها هست.(31)
راویان حدیث کسانی هستند که سالیان طولانی علوم اسلامی خوانده و محکمات را از متشابهات، صحیح را از سقیم و در یک کلام به قوه استنباط در مسایل شرعی و دینی رسیده اند.(32)
از این سخن، ارزش عالمان و علم بدست می آید که چگونه امام معصوم (ع) مردم را در حوادثی که در پیش است به آنها ارجاع می دهند.

یک نمونه از سیره عملی امامان:

سیره ائمه معصومین (ع) درباره معتبر دانستن و ارزش گذاشتن به علم فراوان است. از باب نمونه به یک مورد که رفتار امام حسین (ع) نسبت به معلم فرزندانش ذکر می گردد که بیانگر منزلت معلم و علم می باشد:
عبدالرحمان سلمی به فرزند امام حسین (ع) سوره حمد را آموخت، وقتی آن را بر پدرش قرائت کرد حضرت به آموزگارش هزار دینار و هزار حلّه (لباس نو، برد یمنی) اعطا نمود. و دهانش را پر از گوهر کرد. از امام (ع) پرسیدند: چرا این همه بخشش؟! فرمود: کجا بخشش من با عطای او که حمد باشد برابری کند؟!(33)
این فقط یک نمونه از رفتارهای ائمه (ع) بود که قدر معلم و علم را بازگو می نماید.

نتیجه گیری

در مقدمه مقاله به مفاهیم کلمات "علم" و "سیره" پرداخته و سؤال اصلی، فرعی و فرضیه مطرح گردید.
سؤال اصلی ما "دیدگاه ائمه معصومین (ع) درباره فضیلت علم چگونه است؟" بود. و فرضیه "نظر ائمه (ع) در مورد فضیلت علم در راستای دیدگاه قرآن و پیامبر قرار گرفته است" مطرح گردید.
سه سؤال فرعی با سه فصل تنظیم شد: 1- دیدگاه قرآن درباره فضیلت علم چیست؟ 2- دیدگاه نبی اکرم (ص) درباره فضیلت علم چیست؟ 3- دیدگاه ائمه (ع) درباره فضیلت علم چیست؟
در فصل اول به فضیلت علم در قرآن اشاره ای شد و در این راستا سه آیه از آیات بیشمار قرآن انتخاب و اندکی بحث گردید.
در فصل دوم به فضیلت علم در سیره نبوی پرداخته و سخنان و کلمات آن حضرت در این باره نقل شد و به آزادی اسیران مشرکان در جنگ بدر به خاطر تعلیم و آموزش اهالی مدینه بعنوان فدیه، که سیره عملی ایشان را مشخص می نمود، اشاره گردید.
در فصل سوم به فضیلت علم در کلام ائمه پرداخته و از هر امام معصوم (ع) روایتی نقل گردید.
امام علی (ع) علم را ریشه همه خیرها، بهترین مونس، کمک کار فکر و برترین شرف دانسته اند. امام دوّم (ع) نیز به کودکان در همان اوان طفولیت سفارش یادگیری داشتند و راه حل مهمی جهت آموزش را ارایه نمودند.
حضرت سیدالشهداء (ع) پیوند معرفت و مجاری کارها و احکام دینی و حافظ حلال و حرام خداوند متعال را علم و عالمان شمردند. امام زین العابدین (ع) به فایده و بهره طلب علم اشاره و حتی آن را به قیمت ریختن خون دلها و فرو رفتن در گرفتاریها قلمداد نمودند.
امام پنجم دلی را که بدون علم باشد به خانه ویرانه ای که آباد کننده ندارد تشبیه و امام صادق (ع) نیز سه بلندی عالم بر عابد در روز قیامت را ذکر کردند.
امام کاظم (ع) عمل اندک از عالم را مقبول تر از عمل بسیار هواپرستان و جاهلان شمردند و امام رضا (ع) نیز گردآوری علم را بیشتر از اندوخته ثروت پدران و گذشتگان دانسته اند.
امام علی النقی (ع) ضمن سفارش به طلب علم، آن را واجب، پیوند دهنده، راهنما، تحفه مجلسها، همراه مسافران و یاور غریبان ذکر کردند.
امام تقی (ع) به نقش علماء در بعد از غیبت حضرت مهدی (ع) اشاره نمودند و امام یازدهم (ع) نیز جایگاه رفیع علماء شیعه را در روز قیامت به تصویر کشیدند.
آخرین امام معصوم ما به رجوع مردم به راویان و فقها و علماء شیعه سفارش نمودند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic

ساعت فلش مذهبی